مراحل ظهور
غيبت صغرا آن زماني مطرح شد كه شيعيان پس از مدتها ارتباط مستقيم و از نزديك با امام خويش(ع) هنوز چندان آمادگي فهم و قبول بحث غيبت و نديدن ايشان را نداشتند؛ زيرا نميدانستند بدون حضور امام چگونه ميتوان از سويي با يكديگر همگام و متحد بود و از سوي ديگر به احكام شرعي دست پيدا كرد، علاوه بر اين دهها مطلب ديگري بود كه آنها را به سوي امامشان متوجه ميكرد و بايد در عصر غيبت، خود بر عهده ميگرفتند.
همانگونه كه غيبت حضرت ولي عصر(ع) به دو بخش صغرا و كبرا تقسيم شده است در مورد ظهور حضرتش هم، ظهور اصغر و ظهور اكبر (فجر مقدس) را ميتوان ديد.
براي واضحتر شدن اين مطلب بايد گفت:
غيبت صغرا آن زماني مطرح شد كه شيعيان پس از مدتها ارتباط مستقيم و از نزديك با امام خويش(ع) هنوز چندان آمادگي فهم و قبول بحث غيبت و نديدن ايشان را نداشتند؛ زيرا نميدانستند بدون حضور امام چگونه ميتوان از سويي با يكديگر همگام و متحد بود و از سوي ديگر به احكام شرعي دست پيدا كرد، علاوه بر اين دهها مطلب ديگري بود كه آنها را به سوي امامشان متوجه ميكرد و بايد در عصر غيبت، خود بر عهده ميگرفتند.
هر چند در عصر غيبت صغرا اين طور نبود كه هر كس بتواند به خدمت حضرت مهدي(ع) برسد ليكن با وجود چهار نايب خاص، ارتباط شيعيان همچنان با امامشان برقرار بود، تا مبادا به خاطر اين تغيير وضعيت، ناگهاني دچار حيرت و سردرگمي شوند. در طول اين مدت كه حدود 70 سال به طول انجاميد، تا حدي موضوع غيبت براي شيعيان جا افتاد و از لحاظ ذهني و فكري براي حضور در عصر غيبت كبرا آماده شدند.
همانند اين جريان را در آن سوي قضيه هم خواهيم داشت؛ يعني عصر ظهور نيز به دو بخش اصغر و اكبر (فجر مقدس) تقسيم ميگردد. در ظهور اصغر، هر چند مردم توفيق زيارت امام(ع) را پيدا نمييابند ليكن حوادثي را مشاهده ميكنند كه مقدمات ظهور اكبر به شمار ميآيند و مردم را براي زندگي در آن زمان آماده ميكنند.
اين تقسيمبندي را ميتوان از برخي روايات برداشت كرد. مثلاً در برخي احاديث حضرت را به خورشيد فروزان تشبيه نمودهاند. به خوبي ميدانيم كه پيش از غروب خورشيد اشعههاي آفتاب تا مدت معيني ميماند و پس از آن سياهي شب بر آسمان سايه ميافكند و طلوع خورشيد هم سريعاً واقع نميشود بلكه پس از آنكه زمان اذان صبح شد به مرور هوا روشن شده، در پي آن شعاعهاي نوراني خورشيد در آسمان پديدار ميشود. حضرت مهدي(ع) هم كه خورشيد تابان آسمان امامتند، خواهينخواهي، پيش از آنكه وجود مقدسشان بخواهد بر همگان ظاهر و آشكار گردد، بايد ظهور اصغري داشته باشند كه زمينهساز آن ظهور اكبر گردد.
البته نبايد توقع داشت كه شرايط غيبت صغرا با ظهور اصغر يكسان باشد. همانطور كه آنچه از خورشيد پيش از غروب و پس از طلوعش ميبينيم يكسان نيست.
برخي از مسائلي كه شايد در عصر ظهور اصغر ديده شوند از اين قرار است:
1. بالا رفتن سطح فهم عمومي و پيشرفت دانش و فناوري: در اين عصر، پيشرفتهاي علمي عظيم و اكتشافات محير العقولي از بشريت ديده ميشود كه پيش از آن سابقه نداشته است. همان انساني كه تا دو قرن قبل بر چهارپايان سوار ميشد و به اين سوي و آن سو ميرفت اين روزها از اتومبيل و هواپيما استفاده ميكند و تلفن، تلويزيون، راديو، كامپيوتر و... جزئي از زندگي روزمرهاش شده است. منابع نفتي و معادن فلزات مختلف را استخراج كرده و تا آنجا كه بتواند براي استفاده خود به كار ميبرد. اين تحولات به قدري است كه به اندازة كل تحولات علوم و فنون بشري تا قرن نوزدهم كه ابتداي آن است برابري ميكند.
بنابر آنچه در ميان علما مشهور است معجزات پيامبران و كرامات ائمه(ع) الزاماً بر اساس آن علوم و فنوني بود كه در آن عصر زندگي ميكردند. پس حضرت مهدي(ع) هم در آن زمان ظاهر ميشوند كه دانش و تكنولوژي و فنون و تسليحات به حداكثر رشد خود رسيده باشد و بشر بتواند با ساخت سفينههاي فضايي بهراحتي بر مريخ گام نهاده و اختراعات مختلف خود را در آنجا مستقر كند.
در عصري كه انسانها تنها با اينترنت يا ديگر وسايلي كه تاكنون اختراع شدهاند يا پس از اين اختراع خواهند شد، از نقاط دور دست با هم صحبت ميكنند معجزه امام(ع) اين خواهد بود كه بدون استفاده از هيچ ابزار و وسيلهاي سخنش را به گوش تمام ساكنان زمين برساند و همه هم به زبان خود آن را بفهمد يا بدون استفاده از هيچ وسيله ماهوارهاي، صوت و تصوير خويش را به هر جا كه بخواهد منتقل ميكند.
در روايات آمده است كه حضرت و يارانشان از ابرها براي رفت و آمد خويش استفاده ميكنند. طبيعتاً آن دستة مخترعان و سازندگان هواپيماها و ماهوارهها و سفينههاي فضايي در مقابل چنين وسيله نقليهاي احساس خواري ميكنند.
مضاف بر اينكه چنين ديدگاهها و اكتشافات علمي به انسانها قدرت درك و فهم كرامات حضرت مهدي(ع) را ميدهد كه به طور طبيعي هر كس نميتواند چنين اعمالي را انجام دهد. به عبارت ديگر خداوند متعال نظريات علمي اين زمان را به آن حد از رشد ميرساند كه زمينههاي ظهور اكبر (فجر مقدس) فراهم شود.
2. دلبسته شدن مردم به امام عصر(ع) و ازدياد ياد حضرت: از جمله اموري كه اين روزها با آن مواجه هستيم (خصوصاً هر چه زمان ميگذرد) اين است كه بسياري از مردم را ميبينيم كه هر قدر با مشكلات بزرگ و بيشتري روبرو ميشوند توجهشان به امام عصر(ع) بيشتر ميشود، در عين حال كه اميدشان بيش از پيش گشته و چشم انتظار حوادثي هستند كه در آيندهاي نزديك يا دور اتفاق خواهد افتاد.
به همين علت است كه كتابها و نويسندگان بيشتري را در اين زمان مشاهده ميكنيم كه به اين خواسته پاسخ داده و تلاش در خور تقديري را براي ترسيم آينده بر طبق احاديث و رواياتي كه در دسترس دارند از خويش نشان ميدهند.
ميزان توجه و ياد شيعيان نسبت به حضرت ولي عصر(ع) را ميتوان با دورههاي گذشته مقايسه نمود كه تا مدتها قبل چقدر اقبال مردم به كم بوده امّا اين روزها در كمتر محلهاي است كه چنين محفلي برگزار نشود.
آيا انتشار نام و صفات امام زمان(ع) به اين شكل و ميزان در مساجد، مدارس، خيابانها، جلسات و در ميان عموم مردم خود دليلي بر نزديكي طلوع خورشيد وجودي حضرت بقيـ[الله(ع) نميباشد؟!
3. گفتوگوي عمومي در جهان در مورد تشكيل حكومت جهاني واحد (دهكده جهاني): اگر به تاريخ نظري بيفكنيم ميبينيم كه تاريخ تشكيل سازمان ملل متحد پس از جنگ جهاني اول و دوم است.پس از آنكه جهانيان خسارتهاي جبرانناپذير آن دو جنگ را به جسم و جان انسانها ديدند، گروهي بر آن شدند كه چنين مجموعهاي را تشكيل دهند تا هر گاه در ميان كشورها و دولتها اختلافاتي پيش آمد رايزنيهاي لازم را براي رفع جنگ انجام دهند.
عالمان اسلامي هم براي اولين بار تحت عنوان «رابطـه العالم الاسلامي» سالانه يك مرتبه همگي در كنار هم جمع ميشوند. ميتوان ديگر مجامع جهاني موجود را به آن اضافه كرد.
هرچند بر اهداف پشت پردة استعماري را در وراي تأسيس تعدادي از سازمانهاي بينالمللي تهران نميتوان چشم پوشيده ولي نفس تشكيل چنين سازمانهايي خود حكايت از آن ميكند كه جهان نيازمند حكومت واحد جهاني است كه بتواند امنيت، آرامش و عدالت را در آن حاكم كند كه حاكميت واحد آن، جز به واسطة امامت حضرت مهدي(ع) هيچ چيز نميتواند پاسخگوي اين نياز عمومي مردم جهان باشد كه اين مورد دليلي آشكار بر طلوع آن فجر مقدس در پس دوران ظهور اصغر است. آري همگان ندا برآوردهايم كه: اي مهدي صاحب الزمان(ع)! جهان در انتظار حكومت جهاني توست.
لازم است در اينجا اين نكته را تذكر دهيم كه گفتوگو از ظهور اصغر، به معناي تعيين وقت براي ظهور مقدس حضرت ولي عصر(ع) نيست؛ زيرا علم قطعي اين مسئله چيزي است كه صرفاً در اختيار خداوند متعال ميباشد و ممكن است آنچه ما در ظاهر ميبينيم نقطة آغاز ظهور مقدس ايشان باشد و اين احتمال نيز وجود دارد كه چنين نباشد و خداي ناكرده اين شب تار و سياه غيبت ادامه يابد. امّا به هر حال، ما اكنون نسبت به دهههاي گذشته بيشتر به واقعـة مبارك ظهور نزديك گشتهايم؛ هرچند تحقق اين مسئله تحت اراده الهي است و خداوند هم «فعال لما يريد» است