توجه به وظایف دوران غیبت
متاسفانه در این زمینه تاکنون مردم نوعا از تمام وظایفی که در دوران غیبت به عهده دارند بی اطلاعند ،وکتابهای ارزشمندی که در این باب نوشته شده است مشتمل بر بعضی از وظایف زمان تاریک غیبت می باشد. و چنانچه مردم از اولین روزهای غیبت با حال خود آشنا میشدند ،عصر غیبت این گونه طولانی نمی شد.
به هر حال همه مردم بالاخص کسانی که دارای وظایف بیان این گونه مسائل بوده اند و از گفتن آن غفلت یا تغافل ورزیده اند،باید از عمل خود سخت غمگین و شرمسار باشند آیا سزاوار است امیر عالم هستی که عالم به همه نیازمندیها در این منظومه وهمه منظومه ها و همه کهکشانهاست در میان ما باشند وما از آن حضرت غافل باشیم ؟
آیا سزاوار است قوای مغزی میلیاردها انسان بر اثر پنهان بودن نور خدا همچنان در پرده ظلمت قرار داشته باشد ؟
آیا سزاوار است میلیاردها انسان هریک جام جهان نمایی به نام قلب همراه خودداشته باشندو از عظمت آن بی خبر باشند؟
آیا چه زمانی قلب ها به حیات اصلی خویش باز می گردندوبا زندگی عالی انسانی به معنای واقعی آشنا می شوند؟
آیا در چه دوره ای انسانها به عظمت قلب خویش وآن آئینه ای که با آن میتوانند جهانی را مشاهده کنند آگاه میشوند ؟
آیا در کدامین زمان تحرکی در عقل و خرد و اندیشه انسانها چدید می اید وجامعه بشریت با گسترش دانش به مقامات عالی و والای علمی راه پیدا می کند؟
آیا در کدامین روزگار انسانها بر اثر آشنا شدن با نور خدا ،تیرگیها وتاریکیها،زورگوییها و تزویرها را کنار نهاده وبه حکومت عادلانه الهی که جهانی خواهد بود میرسند؟آیا چه زمانی ..آیا چه زمانی...
آیا اینها همه جز در حکومت حضرت بقیه الله (عج)میسر است؟پس چرا شکوه آن زمان را احساس نمی کنیم؟و چرا از تیرگی این زمان شکوه نمی نمائیم؟چرا از وضع جهان در آینده آگاهی نداریم ؟و چرا به وظیفه های دوران غیبت عمل نمی نمائیم ؟
جواب این سوالها فقط اعتیاد است. اعتیاد به ظلم و ستم ،اعتیاد به جذابیت های جهان است. اعتیاد یک قدرت بسیار قوی برای کشاندن انسانها به سوی خوبیها و یا بدیهاست.
اعتیاد وخو گرفتن انسان به هر چیزی همچون فطرت وطبیعت او، آدمی را به سوی آن می کشاند به طوری که گویی اراده و اختیار را از انسان در مقابل آن و عمل کردن بر خلاف آن گرفته است.این قدرت را خداوند در اعتیاد قرار داده است تا آدمی با خو گرفتن به خوبیها بدون زحمت و ناخودآگاه به سوی آنها جذب شوند و از بدیها و زشتیها کناره گیرند .
به این جهت امیرالمومنین (ع)عادت را طبیعت دوم انسان بر شمرده وفرموده اند :العادهّ طبع ثان. عادت طبع دوم است.
این کلام کوتاه حقایق مهمی را در بر دارد.بنابر این فرمایش همان گونه که انسان به سوی آنچه فطرت و طبیعت او اقتضا دارد به راه می افتد به سوی آنچه خو گرفته و عادت نموده نیز حرکت میکند.
متاسفانه جامعه بشری بر اثر نداشتن رهبری صحیح و نبود قدرتی که بتواند اجتماع را به سوی فضیلت های اخلاقی و صفات بر جسته انسانی سوق داده و هدایت نماید به عادت های اشتباه فردی و اجتماعی گرفتار شده است.
یکی از عادت های شوم اجتماعی که جامعه مارا به خود گرفتار نموده و در بند اسارت خویش کشیده است خو گرفتن به وضع موجود و سازش با آن است به گونه ای که هرگز درباره آینده ای حیات بخش و نجات دهنده فکر و اندیشه ای نکنند. با آن که رسول خدا(ص)و اهل بیت (ع)با بیان مسئله انتظار و تشویق انسانها به سوی آن ،مردم را به اشتباه بودن سوختن و ساختن آگاه نموده و بابیان مسئله انتظارآنان رابه امیدو حرکت به سوی آینده روشن فرا خوانده اند .
متاسفانه کسانی که وظیفه داشته اند این مساله مهم حیاتی را برای مردم بیان کنند،در این وظیفه کوتاهی ورزیده اند . به این جهت مردمان به سوختن و ساختن عادت کرده اند و درباره رسیدن به آینده درخشان ،تلاش نکرده اند و با کمال تاسف غیبت امام عصر (عج)هنوز ادامه یافته است.
جامعه ما باید با ایجاد حالت انتظار و اعمال آن مانند دعا ،زمینه سازی ظهور ،خودسازی فردی و خودیاریهای اجتماعی ظهور منجی عالم بشریت را سبب ساز شود.
روش فکری خودرا تغییر دهید
با یک جهش روحی و با یک تغییر سبک و روش فکری ،تحول مهمی در خود ایجاد کنید .یقین داشته باشید همانگونه که بی تفاوتی و غفلت نسبت به پدر جسمانی گناهی بزرگ است. بی تفاوتی و غفلت از پدر معنوی گناهی بزرگ تر است و سرانجام تاریک و شوم برای انسان خواهد داشت.
اگر تاکنون نسبت به امام عصر (عج)بی تفاوت بوده اید و فرق میان ظهور و غیبت آن حضرت را درک نکرده اید و در اندیشه ظهور حیاتبخش آن حضرت نبوده اید ،اگر تاکنون اهل دعا و نیایش برای فرا رسیدن روزگار پر شکوه عصر ظهور نبوده اید ،و نمی دانستید نسبت به امام زمان و رهبر و مولای خویش وظیفه ای ویژه بر عهده دارید،اکنون که این حقیقت را در یافتید و درک نمودید که در زمان غیبت وظیفه ای سنگین بر عهده مردم است ،خود را از غفلت نجات بخشیده و بایک اراده قوی و با یک تصمیم جدی گذشته خودرا جبران کنید .و با تلاش و کوشش در مسیر انتظار حضرت بقیه الله گام بردارید و بدانید راٌفت و مهربانی شدید آن حضرت نسبت به دوستداران مقام ولایت ،سبب می شود که غفلت های گذشته آنها مورد عفو و بخشش قرار گیرد و قلب مهربان آن بزرگوار اشتباهات ایشان را نادیده خواهد گرفت .
یقین داشته باشید روح عظیم انسان ،آفریده نشده است که وابسته به مادیات و مسائل بی ارزش دیگر گردد ،بلکه برای آن خلق شده که با آشنایی با مسائل معنوی و شناخت خداوند و جانشینان او به سوی مسائل الهی کشیده شود.
آیا سزاوار است انسانی که میتواند همچون سید بحرالعلوم و مرحوم شیخ انصاری با امام عصر(عج) ارتباط داشته باشد ،روح خود را غرق در اندیشه های مادی نموده و وجود خویش را گرفتار قید و بندهای غفلت زا نماید.
اگر همه انسانها لیاقت چنین مقامی را ندارند و این مقام از آن گروه خاص باشد ، چرا ما وشما از آنان نباشیم.